دور همی ها

فامیل دور:کاشکی شعور هم مدرک داشت تا بعضیا به هوای مدرکش هم که شده میرفتن یادش میگرفتن!!
همساده:اقو عی جوری که خیلی بدتر میشد .
آقای مجری :همساده جان چطور مگه؟
همساده :اخه عی جوری بعضیا میرفتن مدرک جعلی میخریدن، دیگه نمیشد بیشعور بودنشون رو ثابت کرد!!
فامیل دور:من دیگه حرفی ندارم.


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، کلاه قرمزی ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 28 تير 1394برچسب:کلاه قرمزی,فامیل دور,شعور جعلی,آقای مجری,همساده,بی شعور,, | 10:50 | Morteza |

روزی از روزها هارون الرشید از بهلول دیوانه پرسید :

ای بهلول بگو ببینم نزد تو دوست ترین مردم چه کسی است ؟

بهلول پاسخ داد : همان کسی که شکم مرا سیر کند دوست ترین مردم نزد من است !

هارون الرشید گفت : اگر من شکم تو را سیر کنم مرا دوست داری ؟

بهلول با خنده پاسخ داد : دوستی به نسیه و اما و اگر نمی شود !


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 26 تير 1394برچسب:داستان طنز,بهلول,خنده دار,شکم سیر,هارون الرشید,دوست,نسیه,, | 3:35 | Morteza |
دو شنبه 22 تير 1394برچسب:سعدی,دوست,عمر,پشیمان, | 14:45 | Morteza |


موضوعات مرتبط: تصاویر ، کاریکاتور ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 9 تير 1394برچسب:قطع درخت,طبیعت,محیط زیست,تبر,, | 1:52 | Morteza |


موضوعات مرتبط: عکس نوشته ها ، نکته های مفهومی ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 1 تير 1394برچسب:رمضان,عکس,مهدی یراحی,به سوی تو,سجاده,, | 15:50 | Morteza |

کامبی شیمادا: «برو بسمت شمال. جنگ قطعی اونجا درمی‏گیره.»


گوروبی کاتایاما: «خب چرا اونجا سنگر درست نمی‏کنی؟»


کامبی شیمادا: «یه سنگر خوب به جایی واسه رخنه کردن احتیاج داره. دشمن باید طمع کنه که بیاد داخل و اونوقته که ما بهشون حمله می‏کنیم. اگه فقط دفاع کنیم، جنگ رو می‏بازیم.»


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، دیالوگ های ماندگار ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:نوشته ها , دیالوگ های ماندگار,شائولین,سنگر,جنگ, | 15:6 | Morteza |

سلام جناب داروین

می خواستم خدمت شما عرض کنم که عجب نظریه ای است این نظریه ی تکامل شما. چند روزی است این نظریه ی شما، خواب را از چشمان من ربوده است. اینکه چگونه این همه انسان با عقل و هوش از نوادگان میمون های دلقک هستند، آدمی را به حیرت فرو می برد. گاهی از این که سال هاست اجدادمان را پشت میله های قفس نگه می داریم و به حرکات آن ها میخندیم، از شرم گونه هایم سرخ می شود. گاهی فکر می کنم کاش در کودکی با شما و نظریات شما آشنا می شدیم و این همه سنگ و کلوخ در باغ وحش به سوی اجدادمان پرتاب نمی کردیم. من با اجازه شما به این نتیجه رسیده ام که بعضی انسان ها حاصل تکامل حیوانات دیگر هم می توانند باشند، مثلا آدم وقتی بعضی از جوان های این دور و زمانه را می بیند، حیرت می کند و شباهت عجیبی بین این ها و جوجه تیغی های موزامبیکی کشف می کند. گاهی اوقات روابط بین جوان ها مخصوصا روابط جنس مخالف آدمی را یاد قصه کلاغ و روباه می اندازد. گاهی بعضی از آدم ها آنقدر رفتار عجیب و غریب  از خود نشان می دهند که آرزو می کنم، کاش با همان اجدادشان زندگی می کردیم نه با این نوادگان تغییر شکل داده شان. خدا معلم ابتداییمان آقای بنده زاده را بیامرزد. همیشه به همشاگردی هایم و گاهی به خود من  می گفت: گوسفند. گاهی اوقات هم ما را به نام گوساله و کره بز صدا می کرد. از باقی صفت هایی که این مرد بزرگ به ما نسبت می داد، که بگذریم، همیشه گمان می منم، این مرد فرزانه به درک و فهم خوبی از نظریه ی تکامل رسیده بود.

آقای داروین من با تمام احترامی که برای شما و نظریه تان قائلم گاهی اوقات فکر می کنم این نظریه شما به صورت عکس صادق است. مثلا دیروز ما در یک مهمانی شبانه شرکت داشتیم و پسر کوچک عموزاده عیال بنده مدام از سر و کول ما بالا می رفت و در نهایت عصای ما را در حین انجام حرکات محیر العقول ژانگولر شکست. نمی دانم شاید اگر چنین اتفاقاتی برای شما می افتاد و شما با کهولت سن مجبور می شدید بدون عصا تا خانه بروید و بار ها زمین بخورید، نظریه ی تکامل تان را کاملا برعکس مطرح می کردید و به این نتیجه می رسیدید که گاهی این میمون های بخت برگشته هستند که از انسان ها اشتقاق یافته اند.

 

برگرفته از کتاب لاف توشک، نوشته ی علیرضا لبش


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 16 خرداد 1394برچسب:نظریه ی تکامل,میمون,جد,نوشته ی طنز,علیرضا لبش,, | 17:53 | Morteza |


موضوعات مرتبط: تصاویر ، کاریکاتور ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 16 خرداد 1394برچسب:ریشه,ظاهر بینی,قضاوت,, | 17:51 | Morteza |

1-  مختان را خانه تکانی کنید. مواظب باشید زیاد تکان تکانش ندهید. اگر از مختان تا به حال استفاده نکرده اید، بگذارید همین طور بسته بندی شده باقی بماند. اگر از مختان سوء استفاده کرده اید، جلوی بچه ها و جایی که خانواده زندگی می کند، خالی اش نکنید. اگر کسی مختان را خورده، مخ‌اش را تلیت کنید. اگر کسی مختان زده، مخش را آنقدر بزنید تا آدم شود. اگر مختان معیوب است به ادامه ی توصیه های ما گوش کنید. خلاصه مخ تارید.

 

2- زندگی را در آغوش بفشرید. گفتم زندگی را در آغوش بگیرید با ناموس مردم چه کار دارید؟ این طوری زندگی شما را در آغوش می گیرد و اگر برادر یا پدر ناموس مردم پیدایش شود، طوری ولتان می کند که با سر به زمین بخورید. به دامان طبیعت بروید و با خودتان زمزمه کنید : همه چی آرومه. من چقدر شل مغزم. فقط مواظب باشید کسی آن دور و برها نباشد. برایتان حرف در می آوردند. پیش در و همسایه خوب نیست.

 

3- اگر زیادی احساس خوشبختی می کنید؛ ازدواج کنید. دوره ی فلاسفه به پایان سیده و بعد از ازدواج یک اتفاق بیشتر بایتان نمی افتد، بد بخت می شوید. به هر حال از بلاتکلیفی و الکی خوشی بهتر است. حداقل یک درد مشترک با همسرتان پیدا می کنید و هر روز و شب همدیگر را فریاد می کنید.

 

4- بخشنده باشید: اگر کسی با جوراب گلی روی بالش شما راه رفت، موقع خواب روی بالش و ملحقات بالشش راه نروید. اگر کسی سوسک در چای شما انداخت، موش توی قهوه اش نیندازید. اگر کسی شما را با نام حیوانات اهلی صدا کرد، او را به نام جانوران موذی صدا نکنید. اگر کسی اعصابتان را خط خطی کرد، بدنش را خط خطی نکنید. اگر دچار گاز گرفتگی شدید، کسی را گاز نگیرید. اگر کسی دنبالتان کرد، حتما فرار کنید. اگر کسی زیر آبتان را زد، جوری توی گوشش بزنید که نفهمد از کجا خورده است. بخشش هم حدی دارد.

 

5- شاد باشید: بخند به روی دنیا، تا دنیا آن روی سگش بالا نیاید. اگر قرض بالا آورده اید و بدهکارید، بخندید. زندان هم خوشی های خودش را دارد. اگر از کارتان اخراج شده اید بروید و به کارفرمایتان بخندید. اگر از همسرتان جدا شده اید بروید و به مادر زنتان بخندید. خلاصه جوری به دنیا بخندید که دنیا جرئت نکند به شما بخندد.

 

6- سفر کنید: تا خام هستید سفر کنید. اگر پخته شوید دیگر کار از کار می گذرد. در سفر، جوجه کباب را فراموش نکنید. البته به مرغ و خروس مردم هم کاری نداشته باشید. سر جای پارک و جای چادر زنی با دیگران دعوا نکنید. اصلا نمی خواهد بروید سفر. توی خانه بمانید. چون ممکن است اتوبوستان چپ کند یا قطارتان از ریل خارج شود یا خدایی نکرده هواپیمایتان توپولف باشد.

 

7- چیز های مصنوعی را از زندگیتان دور بریزید. اگر احساس پیری می کنید دندان های مصنوعی همسرتان را دور بریزید تا دیگر نتواند شما را گاز بگیرد. فقط اشکال کار اینجاست که بعدش مجبور می شوید، آدامس را برایش بجوید و شب ها که برای خوردن آب از خواب بیدار می شوید، آب دیگر مزه ی دهان همسرتان را نمی دهد و بعد از خوردن آب، دندان های همسرتان را در دهانتان حس نمی کنی.

 

7- عادت های بد را ترک کنید. منظورم عادت هایی مثل سیگار کشیدن بود نه همسرتان.

 

برگرفته از کتاب لاف توشک، نوشته ی علیرضا لبش


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 27 ارديبهشت 1394برچسب:زندگی,روانشناسی,نثر طنز ادبی,قورباقه ات را قورت بده,, | 19:52 | Morteza |

شیر مادر , بوی ادکلن می داد

دست پدر بوی عرق

( گفتم بچه ام , نمی فهمم )

نان , بوی نفت می داد

زندگی , بوی گند

( گفتم جوانم نمی فهمم )

حالا که بازنشسته شده ام

هر چیز , بوی هر چیزی می دهد , بدهد

فقط پارک , بوی گورستان

و شانه تخم مرغ , بوی کتاب ندهد !

 

« اکبر اکسیر »


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394برچسب:عرق,ادکلن,طنز ادبی,اکبر اکسیر,شیر مادر,کتاب,پارک,, | 18:28 | Morteza |

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩﮐﺎﺭﻣﯽﮐﻨﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺏ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺜﻞ
ﺧﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻪ :|


آخه ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ؟


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، جوک و لطیفه ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394برچسب:زن و مرد,کار,تفاهم,طنز خنده دار,خر,, | 18:25 | Morteza |

امروز رفتم بیمه میگم اگه ترمزم برید
سرپایینی هم بود سمت راست 2 نفر ایستاده بودن و سمت چپ یه پورشه بود چیکار کنم ؟
گفت خوب معلومه بزن به دو تا آدما چون دیشون رو بیمه میده ولی اگه بزنی به پورشه بیمه فقط 5میلیون میده بدبخت میشی .
گفتم واقعا چقدر قوانین تو ایران منطقیه
بعد گفت راستی اگه دیدی زدی به دو تاشون و نمردن ناقص شدن حتما برگرد سه بار از روشون رد شو چون
نقص عضو مثلا قطع نخاع تا 700میلیون دیه داره که بیمه نمیده .
حتما مطمئن شو که مردن .
خوب شد مطلع شدم واقعا.


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394برچسب:قوانین بیمه,پورشه,دیه,تصادف,طنز خنده دار,نقص عضو, | 18:19 | Morteza |

از آفتاب به آفتابه رسیدیم
از آب به فاضلاب
و آب که آبروی قبیله بود
صرف طهارت ما شد
حال در غیاب آب
شبکه ی یک، ماءالشعیر پخش می کند
پدر در تیمم است و نمی داند
دیگر سدّی برای افتتاح نمانده است

«اکبر اکسیر»


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 1 ارديبهشت 1394برچسب:حکایت آب,اکبر اکسیر,طنز,آفتاب,آب,خشکسالی,کمبود آب,, | 19:45 | Morteza |

گر می نخوری طعنه مزن مستان را

بنیاد مکن تو حیله و دستان را

تو غرّه بدان مشو که می می نخوری

صد لقمه خوری که می غلام است آن را


موضوعات مرتبط: شعر ، دو بیتی و رباعی ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 21 فروردين 1394برچسب:رباعی,خیام,مست,شراب,می,حیله,لقمه,, | 19:29 | Morteza |

محله‌ی ما یک رفتگر دارد، صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم می کند و من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم، حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود.

همسایه‌ی طبقه‌ی زیرین ما نیز دکتر جرّاح است، گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی می کنم و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند.

به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم، جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر، به شدّت لذّت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه ی حیاتم است.

 

تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد.


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، داستان های کوتاه ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 20 فروردين 1394برچسب:متن زیبا,پرفسور سمیعی,رفتگر,احوال پرسی,جراح,سنگ قبر,طبابت,شعور,, | 16:21 | Morteza |

همسر کیست ؟

همسر کسی است که در همه مشکلات زندگی کنار تو خواهد بود

مشکلاتی که اگر او نبود هرگز پیش نمی آمد !


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، جوک و لطیفه ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 16 فروردين 1394برچسب:همسر,ازدواج,مشکلات,وام,قرض,زندگی,طنز,خنده دار,, | 1:46 | Morteza |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد